-
روز دوم
جمعه 11 خردادماه سال 1386 02:14
از ابتدای صبح سخت مشغول کار شیدیم با دوستان جدیدی آشنا شدم و محیط نسیت به چند ماهه قبل خیلی تغییر کرده
-
سفر دوم به افغانستان - روز اول
جمعه 11 خردادماه سال 1386 00:51
روز دوشنبه مورخ 86/3/5 با پرواز ایران ایر به مشهد و بعد از یک ساعت به پرواز آسمان به فرودگاه کابل رسیدیم فرودگاه کابل خیلی تغییر کرده و نسبت به چند ماه قبل تمیز و مرتبط تر شده
-
شهادت یک جانباز
دوشنبه 7 اسفندماه سال 1385 12:24
متاسفانه یکی از دوستان خوبم که مدتها به دلیل جراحتهای وارد شده از جنگ ۸۰٪ جانباز بودند به درجه رفیع شهادت نایل شدن !!! در مدت ۲ سال همکاری و دوستی با ایشان بسیار صفات اخلاقی خوب داشتند که از همکاری با ایشان لذت می بردم . خلاصه این دوستان و افراد مثل ایشان برای حفظ خاک و مال و جان ما با تحمل سخترین شرایط و سختیها به...
-
مدی تشن
پنجشنبه 19 بهمنماه سال 1385 11:49
اگر کلیدی برای پیشرفت های روحی وجود داشته باشد , مسلما چیزی غیر از ریلکس شدن نیست . برای اثبات این مطلیب دلایل زیادی وجود دارد که به شرح برخی از آنها می پردازیم : 1- یک کالبد ریلکس شده فاقد احساسها و عواطف ویرانگر است.محال است که در آن واحد فردی بتواند هم ریلکس و هم نگران بوده باشد. (شاید تنها به خاطر این موضوع هم...
-
Foundry Switch
سهشنبه 17 بهمنماه سال 1385 15:53
امروز با یک مسئله جالب در سوئیچهای Foundry x424 برخورد کردم که به شرح زیر توضیح اونو می نویسم : این سویچه لایه 2 و 3 هست که اگر با image فایل primary سوئیچ بوت بشه حالت لایه دو فعال میشه و اگر یا image فایل secondary بوت بشه لایه 3 با قابلیت روتر فعال میشه . یک نمونه ساده از کپی کردن image جدید در سوئیچ توسط tftp و...
-
عزاداری برای امام حسین (ع)
یکشنبه 15 بهمنماه سال 1385 19:04
خلاصه با سفری که به کابل داشتیم ، چیزی از محرم را درک نکردم ! در عوض ۲ تا عاشورا رو دیدم ، روز سفر برگشت از کابل به تهران یک عاشورا در افغانستان بودیم که گروههای مختلف مذهبی در افغانستان به عزاداری سرور شهدا مشغول بودند و خیلی در این روز شلوغ و مردم در حرکت و غمگین به محلهای عزاداری می رفتند . فردای برگشت از کابل در...
-
روزهای یازدهم و دوازدهم - اتمام سفر
یکشنبه 15 بهمنماه سال 1385 18:55
به سرعت کارهای باقی مانده و فراموش شده را به اتمام رساندیم و برای برگشت به تهران آماده شدیم . قبل از مراجعه به فرودگاه با راهنمایی مهندس نوروزی از باغ سلطنتی بابر که در منطقه شمال غربی کابل بود بازدید کردیم و حسابی عکسهای یادگاری گرفتیم . جای جالبی بود که باید دیدش . از فرودگاه کابل به مشهد آمدیم یک سلام از راه دور به...
-
روز دهم سفر
شنبه 7 بهمنماه سال 1385 19:23
امروز به محل پروژه دوم رفتیم و کار را آنجا به اتمام رسانیدم و بعد از ظهر هم به خوابگاه برگشتیم . در خیابانهای افغانستان محرم چهره تازه ای برای ما دارد ، در ایجا مکانهایی جهت ارائه خدماتی از جمله پخش شربت ، چای و ... به مردم ارائه می شود که به آن سقاخانه می گویند . مردم با نصب پرچم برروی ماشینهایشان و همچنین تجمع در...
-
روز نهم سفر
شنبه 7 بهمنماه سال 1385 19:11
امروز روز جمعه بود و بچه ها امروز رو کمی استراحت کردند . بعد از ظهر من با مهندس طریقتی که از همکاران با سابقه که مهمان ما بودند راجع به کجور ، مازندران صحبت کردیم ، سایت kojur.com و parpirar.com رو مرور کردیم برای خودم خیلی جالب بود . ایشان فرد دلسوز ، با محبت و همچنین صاحب تجربیات زیاد در زندگی به خاطر مسافرتهای زیاد...
-
هاله ها و رنگهای آنها
جمعه 6 بهمنماه سال 1385 00:14
هاله ها نامرئی کردن جسم امروز تصمیم گرفتم یک بحث شیرین رو تو سایت بگذارم که در مورد شخصیت یک فرد با توجه به هاله شخصی خاص خودش باشه. خب ائورا چیست؟ تعریف آئورا یا هاله ی نورانی در فرهنگ لغات، تجلی نامریی یا میدان انرژی ای است که اطراف تمام موجودات زنده و اشیا را احاطه کرده است. چون میدان انرژی دور همه چیز وجود...
-
افغانستان از نگاه من
پنجشنبه 5 بهمنماه سال 1385 20:49
افغانستان کشوری وسیع ، دارای منابع سرشار معادن غلزات ، اورانیوم و خاک حاصلخیز کشاورزی با حدود ۳۰ میلیون جمعیت با دوگرایش مذهبی سنی ، شیعه می باشد . در این کشور به دلیل جنگهای طولانی مدت و تصرف شهرها و روستاها توسط نیروهای شوروی ، انگلیس و مسلمانان تندروی طالبان مردم به تضعیف نگاه داشته شده اند . درعین حال مبارزانی چون...
-
روز نهم سفر
پنجشنبه 5 بهمنماه سال 1385 20:27
امروز در محل پروژه دوم برای تکمیل کارها حاضر شدیم . مکان انجام پروژه خیلی دورتر از خوابگاه بود و در طی مسیر از داخل شهر از خیابانهای یخ زده و آب گرفته کابل عبور می کردیم . بچه ها مشغول شدن و من هم برای خرید برخی لوازم به همراه ولی به بازار نادر پشتو رفتیم و برگشت هم از خیابان مرغی مرکز فروش کتهای چرمی عبور کردیم . تا...
-
روز هشتم سفر
چهارشنبه 4 بهمنماه سال 1385 21:22
در محل پروژه دوم حاضر شدیم تا ظهر کلی کار کردیم هوا بشدت برفی و دم ظهر هم بارانی بود - خیلی سرد بود ولی سعی کردیم تمام کارها را با برنامه ریزی و مرتب به خوبی لنجلم دهیم . یک جوان افغانی بنام امین الله هم که تازه به پوهنتم کابل (دانشگاه کابل) رفته بود خیلی کمک کرد و مشتاق بود . یک نکته جالب اینکه در مسیر خیابانها که می...
-
روز هفتم سفر
چهارشنبه 4 بهمنماه سال 1385 21:13
به محل انجام پروژه دوم رفتیم - خیلی سرد بود و هیچ چیز فراهم نشده بود . منتظر ماندیم تا تجهیزات برسد تا بعد از ظهر تو سرما وقتمان تلف شد. دوستان هم برای استفاده از وقت و گرم کردن خودشان دور یک بخاری گازی جمع شدن و از هنرها و خاطراتشان تعریف کردن ... تجهیزات وقتی رسید جابجا کردیم و امدیم خوابگاه . بعداز ظهر هم به بازار...
-
روز ششم سفر
چهارشنبه 4 بهمنماه سال 1385 21:06
امروز به پروژه اول را به اتمام رساندیم و محیط کارمان را مرتب نمودیم . آقای هاشمی یک جوان با ذوق افغانی هم با ابتکار برای ما یک جای KVM ساخت که خیلی جالب بود . اینترنت متقارن اینترنت که سرعت خیلی کم داشت را با جابجایی دیش و تنظیم مجدد بهینه شد و سرعت دانلود خیلی خوب شد . با آقای فوآد نماینده فراهم کننده اینترنت در حین...
-
روز پنجم سفر
یکشنبه 1 بهمنماه سال 1385 19:15
امروز بسیار روز پرکاری داشتیم . در نزدیکی ما جلسه مهم دولتی بود و به همین جهت خیابانهای اطراف ما بسته شده بود که ترافیک سنگینی ایجاد شده بود . محمد هم امروز دایی شد که خواهرزاده اش دختر هست (فکر کنم بچه دومشان بود)- قرار شد شرینی به بچه ها بدهد (فکر کنم نون باگت بده به جای شیرینی) خانواده خوب دارند سعی میکنم از حالا...
-
روز چهارم سفر
یکشنبه 1 بهمنماه سال 1385 00:51
ما برای انجام پروژه ها می بایست در مکانهای مختلفی فعالیت داشته باشیم . امروز برای بازدید از مکان جدید به آنجا رفتیم ، دربین راه آقای نوروزی از تاریخ افغانستان تعریف می کردند و همچنین به فروشگاه ایرانی کابل برای خرید مواد غدایی هم یه سر رفتیم تا اینکه به محل مورد نظر رسیدیم . عجب جایی ... وای... اگر شما هم آنجا را می...
-
روز سوم سفر
یکشنبه 1 بهمنماه سال 1385 00:13
امروز جمعه بود همه جا تعطیل بود ولی ما تعطیل نبودیم ... کارها را به سرعت انجام می دادیم تا زودتر تمام شود ( البته اینترنت هم بکلی ضد حال بود) آقای نوروزی هم بعد از شما از خاطرات دوران تحصیل خود تعریف کردن - شیرازی زرنگی هست ... آخرشب هم کتاب زندگی دکتر حسابی را خواندم نکات جالب داشت که به آنها اشاره می کنم : ۱- دکتر...
-
روز دوم سفر
پنجشنبه 28 دیماه سال 1385 22:32
هوا امروز برفی شدید بود و آسمون ابری و مه آلود. نزدیک عصر بود که زود به شب رسید - زمان اینجا محسوس نسیت ، خیلی زود میگذره... دوستان آقای نوروزی - محمدو ... از دوران تحصیل و کارشان خاطره تعریف کردن ، بسیار جالب بود . منم خاطره کار در شرینی فروشی رو تعریف کردم دم غروب (5شنبه) یاد بابام - حاجی کردم . خدا رحمته شون کنه ....
-
اولین روز سفر به افغانستان
پنجشنبه 28 دیماه سال 1385 17:43
سلام - اینجا افغانستان است : بعد از ورود به فرودگاه کابل آمدیم در مکان انجام پروژه - منطقه خوب ، خوش آب و هوا در چهره مردمان اینجا سادگی ، مظلومیت و بهمرا سکوت غم انگیزی دیده می شود. فقر ، جنگ ، مشقت و.... فریاد می زند ، آبادانی ، امنیت ، آسایش و... کجا هستند ؟ مردمان اینجا در پی آنها می گردند . من ، محمد دوستم ، محمد...
-
اولین یاداشت
پنجشنبه 28 دیماه سال 1385 16:45
من به همراه همکارانم برای انجام پروز ه ای در افغانستان به مدت چند روز آمدیم - و این اولین یاداشت من در اینجا ست . علاقه زیادی به وبلاگ دارم ولی تاحالا فرصت درج یاداشت رو نداشتم .... اما امیدوارم بتونم خاطرات و یاداشتهای خوبی رو توبلاگم بنویسم.