یاداشتهای پراکنده

خاطرات ، یاداشتها ، اطلاع رسانی و ...

یاداشتهای پراکنده

خاطرات ، یاداشتها ، اطلاع رسانی و ...

روز دهم سفر

امروز به محل پروژه دوم رفتیم و کار را آنجا به اتمام رسانیدم و بعد از ظهر هم به خوابگاه برگشتیم .

در خیابانهای افغانستان محرم چهره تازه ای برای ما دارد ، در ایجا مکانهایی جهت ارائه خدماتی  از جمله پخش شربت ،‌ چای و ... به مردم  ارائه می شود که به آن سقاخانه می گویند .

مردم با نصب پرچم برروی ماشینهایشان و همچنین تجمع در مساجد و مراکز مذهبی عزاداری می کنند .نکته جالب اینکه گروه های اهل تسنن هم در این تجمعات شرکت می کنند .

در این چند شب هرکدام از بچه ها زیارت عاشورا رو با صدای بلند می خواندند ، امشب نوبت علیرضا بود که مارا به فیض رساند . یاد آخرین سفرم به عراق در شهر کربلا بین الحرمین ( امام حسین ع و ابولفضل العباس ) با محمد ، حسین افتادم که بسیار حالت معنوی با شکوهی داشت انشا الله خداوند به همه شیعیان زیارت کربلا و درک هدف امام حسین (ع) را عنایت فرماید .

نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضا چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:28 ب.ظ

سلام ما خیلی مخلصیم
آقا ادامه سفر چی شد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد