یاداشتهای پراکنده

خاطرات ، یاداشتها ، اطلاع رسانی و ...

یاداشتهای پراکنده

خاطرات ، یاداشتها ، اطلاع رسانی و ...

روز نهم سفر

امروز روز جمعه بود و بچه ها امروز رو کمی استراحت کردند .

بعد از ظهر من با مهندس طریقتی که از همکاران با سابقه که مهمان ما بودند راجع به کجور ، مازندران صحبت کردیم ، سایت kojur.com  و parpirar.com  رو مرور کردیم برای خودم خیلی جالب بود . ایشان فرد دلسوز ، با محبت و همچنین صاحب تجربیات زیاد در زندگی به خاطر مسافرتهای زیاد بودند.

در حین صحبتها بحث به عرفات و تصوف و فلسفه اسلامی کشیده شد . از پایان نامه همسرم که در مورد غربت مولوی در آثارش بود صحبت کردیم که برایش بسیار جالب بود ، (البته تو دلم به خوذم می گفتم که حیف از این فرصت که من هنوز در ابهام و سردرگمی مانده ام) ، خلاصه ایشان هم از سفر به قونیه امسالشان تعریف کردند که مصمم شدم حتما با همسرم و نیک آ یین عزیزم برم آنجا .

تا عصر که سه مهمان دیگر هم به جمع ما پیوستن و تا شب مشغول صحبت با آنها شدیم . 

نظرات 1 + ارسال نظر
شهرام شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:40 ب.ظ http://werwer.blogsky.com

سلام ...

ببخشید اقا رحیم تو اون چار نفر شما کدومشونین اونوخ ....میخوام ببینم درست حدس زدم یا نه ...

موفق باشی رفیق

با سلام و تشکر از شما - من مخلص شما هم هستم ، اونی که از همه ضعیفتر و نهیفتر هست :) من هستم . موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد